اینجا هم تشریف بیاورید.

 

telegram.me/fishofgolld

 

پی‌نوشت: لینک تصحیح شد

+ نوشته شده در  یکشنبه دوازدهم شهریور ۱۳۹۶ساعت   توسط روژان سرّی 

 

 

                                            کافکا در کرانه

                                         هاروکی موراکامی

                                       ترجمه مهدی غبرایی

                                             نشر نیلوفر

 


برچسب‌ها: خواندن
+ نوشته شده در  پنجشنبه دوم شهریور ۱۳۹۶ساعت   توسط روژان سرّی 

 

+ نوشته شده در  پنجشنبه دوم شهریور ۱۳۹۶ساعت   توسط روژان سرّی 

 

خانه مامان و بابا چه خوب است. منبع لایتناهی خوراکی. هروقت دل آدم بخواهد یک ظرف پر از میوه، هر وقت بخواهد غذاهای مختلف، تازه دما هم که مناسب است. خنک در تابستان، گرم و نرم در زمستان.

حالا در خانه مجردی خواستم عدس‌پلو بپزم، برنج نداشتم. شب وقت برگشتن از کار، برنج خریدم و دیدم عدس ندارم. زنگ زدم از سوپرمارکت سر کوچه عدس بیاورند، دیدم روغن نیست. تصمیم گرفتم با کره غذا درست کنم که قابلمه از دستم افتاد و تا شد. این شد که نهایتا باز به هات‌داگ رسیدم.

+ نوشته شده در  پنجشنبه دوم شهریور ۱۳۹۶ساعت   توسط روژان سرّی 

 

مهدی کروبی در حصر، در اعتصاب غذاست.

 

+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۶ساعت   توسط روژان سرّی 

 

بی‌شک اگر زمان و مکانی برای مرگ من تعیین شده باشد، در اتوبوس‌های بین شهری، موقع تکان تکان خوردن اتوبوس نزدیک ساعت یک صبح است.

+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۶ساعت   توسط روژان سرّی 

 

به نظرم در رابطه‌های جدید و تازه‌مان، وقتی هنوز همه چیز نو و شگفت‌انگیز است، وقتی مثلا هنوز ممکن است نگران باشیم که چقدر باید صمیمی باشیم؟ نکند تعریف کردن خاطرات دبیرستانم حوصله‌اش را سر ببرد؟ نکند از سازدهنی خوشش نیاید؟ درست همین وقت، میان شک و تردید و سعی، وقتش رسیده که یک کار هیجان‌انگیز انجام بدهیم!

برویم خرید! بله خرید. آن هم نه خرید عطر و لباس و کفش، بلکه خرید روزانه خانه، خواروبار، گوشت و مرغ و سیب‌زمینی و شامپوی مخصوص موهای خشک.

درست جایی میان قفسه‌های مرغ پاک کرده و فیله ماهی، بین چای عطری و آلبالوی رسمی، انگار ناگهان شهودی اتفاق می‌افتد. آخیش! دیدگاه‌های سیاسی و اجتماعی هم را فهمیدیم، بحث کردیم، از حقوق زنان و مردان گفتیم و قهوه و چایمان را پشت میز کافه نوشیدیم، شاید بهتر باشد قبل از آن که باز برگردیم به  سیاست، به بحث پرشور سر میز شام درمورد رای دادن یا ندادن، حصر یا آزادی و بدی و خوبی اعدام، هم‌دیگر را پیش از میز بحث جای دیگری بشناسیم، یک جای سبک و خنک و خوشبو. شهودی اتفاق می‌افتد که انگار برای اولین بار، پرده‌های تعارف و مخالفت را کنار می‌زند و بین خوراکی‌ها و مسواک‌ها، به کسی لبخند می‌زنیم که حالا وارد بخش قشنگ و سبکی از زندگی روزانه‌مان شده، می‌توانیم با او درمورد این حرف بزنیم که خمیر دندان کرست بهتر است یا سیگنال؟  اگر سنسوداین بخریم دندان‌هایمان حساس نمی‌شوند؟ گوجه‌فرنگی گران نشده؟ انبه را پشت شام بخوریم یا حالمان بد می‌شود؟ و احساس حماقت و روزمرگی هم نکنیم. در چشم‌های هم شگفتی را ببینیم که «گاتای تازه!» و ذوق چای عصرانه‌مان با گاتا را به زبان بیاوریم. انگار که خیلی شگفت‌انگیز است. چرخ خرید به دست، عین رانندگی آرامی در جاده‌های کوهستانی آلپ، در جاده‌های هموار روغن سرخ‌کردنی و کنسرو عدس بچرخیم و بچرخیم و کشف کنیم...

+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۶ساعت   توسط روژان سرّی 

+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۶ساعت   توسط روژان سرّی 

 

 

- Fredrik Backman , A Man Called Ove

 
"To love someone is like moving into a house," Sonja used to say. "At first you fall in love in everything new, you wonder every morning that this is one's own, as if they are afraid that someone will suddenly come tumbling through the door and say that there has been a serious mistake and that it simply was not meant to would live so fine. But as the years go by, the facade worn, the wood cracks here and there, and you start to love this house not so much for all the ways it is perfect in that for all the ways it is not. You become familiar with all its nooks and crannies. How to avoid that the key gets stuck in the lock if it is cold outside. Which floorboards have some give when you step on them, and exactly how to open the doors for them not to creak. That's it, all the little secrets that make it your home. " 
 
 
+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۶ساعت   توسط روژان سرّی 

 

هجده سالگی هجده تیر.

 

+ نوشته شده در  یکشنبه هجدهم تیر ۱۳۹۶ساعت   توسط روژان سرّی